مردی سوار بر بالن در حال حرکت بود. ناگهان به یاد آورد قرار مهمّی دارد؛ ارتفاعش را کم کرد و از مردی که روی زمین بود پرسید:
?ببخشید آقا؛ من قرار مهمّی دارم، ممکنه به من بگویید کجا هستم تا ببینم به موقع به قرارم می رسم یا نه؟?
مرد روی زمین: ?بله، شما در ارتفاع حدودا ً ۶ متری در طول جغرافیایی ۱٨'۲۴ ﹾ ۸۷ و عرض جغرافیایی ۴۱'۲۱ ﹾ ۳۷ هستید.?
مرد بالن سوار: ? شما باید مهندس باشید.?
مرد روی زمین: ?بله، از کجا فهمیدید؟?
مرد بالن سوار: ?چون اطلاعاتی که به من دادید، اگر چه کاملا ً دقیق است، اما به درد من نمی خورد و من هنوز نمی دانم کجا هستم و به موقع به قرارم می رسم یا نه؟?
مرد روی زمین : ?شما باید از مديران عالي كشور باشید!?
مرد بالن سوار: ?بله، شما از کجا فهمیدید؟?
مرد روی زمین: ?چون نمی دانید کجا هستید و به کجا میخواهید بروید. قولی دادهاید و نمی دانید چگونه به آن عمل کنید و انتظار دارید مسئولیت آن را دیگران بپذیرند! واقعیت این است که شما هنوز در موقعیت قبلی هستید؛ هر چند ممکن است من در بیان موقعیت شما چند میلیمتر خطا داشته باشم!?
باز هم تسبیح بسم الله را گم کرده ام
شمس من کی می رسد؟ من راه را گم کرده ام
طره از پیشانی ات بردار ای خورشیدکم!
در شب یلدا مسیر ماه را گم کرده ام
در میان مردمان دنبال آدم گشته ام
در میان کوه سوزن کاه را گم کرده ام
زندگی بی عشق شطرنجی ست در خورد شکست
در صف مشتی پیاده شاه را گم کرده ام
خواستم با عقل راه خویش را پیدا کنم
حال می بینم که حتا چاه را گم کرده ام
زندگی آنقدر هم درهم نبود و من فقط
سرنخ این رشته ی کوتاه را گم کرده ام...
385839 بازدید
288 بازدید امروز
345 بازدید دیروز
4642 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian